11 ماهگی
سلام نفسم
11 ماهگیت مبارک جووووجه ! یه ماه دیگه یه سالت میشه !! باورت میشه ؟!! داری مرد میشیااا !!
دوست دارم فسقلی من !
عاشقتم عروسکم !
تو مال منی ! مال خود خودم !!
فدای دست و پای کوچولوت !
فدای بوی تنت !
فدای یه دونه دندونت که خیلی با نمک و بامزه ات کرده !
فدای بعض کردنت که دلمو ریش میکنه !
فدای دددد گفتنت !
فدای اون نگاهت که شرارت ازش میباره !
فدای محبتت که وقتی الکی گریه میکنم میای کلی بوسم میکنی و از سر و کولم بالا میری!
فدای بوس کردنات !
فدای خنده های شیرینت !
فدای دست زدن و رقصیدنت !
فدای تک تک اعضای تنت !
فدای تک تک سلولهای بدنت !
فدای تک تک دم ها و بازدم هات !
فدای تو که نفسم به نفست بنده !
فدای تو پسر یکی یه دونه ی شیرین عسل مامان !
فدای تیپ زمستونیت مامانم!
فدای اووووو گفتنت، به جای "سیـــب" گفتن "اوو" میگی میخوای لباتو غنچه کنی؟!!
اینجا هم طبق معمول رفتی اون پشت مشتا برای قوضولی ! داری با مودم ور میری (عکسش داغه داغه، برای همین الانه!!)
مامانی این چند روزه مدل خوابیدنت خیلی با نمک شده !! نیم ساعت الی یک ساعت طول میکشه که خوابت ببره ، تو این مدت اولش بغل منی ولی وقتی میبینی خوابت نمیبره خودتو این ور و اون ور میندازی، سرت رو میزاری رو کمر بابا ، دوباره میای بغلم ، میری پایین تخت با شارژر و تقسیم بازی میکنی(همون پاتقی که دفعه ی پیش درباره اش گفتم ) بعد با شارژر میای رو تخت و با شارژر یه کم میزنی تو سر من یا بابات !!! بعد دوباره سرت رو میزاری رو سینه بابات یا رو بالش یا زیر پامون تا دیگه خسته ی خسته و خواب آلو میشی ! یا همون جا خوابت میبره یا میای خودتو میندازی روم که منم بغلت میکنم و میخوابیم ! البته من از وسط این ماجرا دیگه چراغ رو خاموش میکنم و این پروسه در تاریکی انجام میشه ! دیشب و پریشب هم که من وسطاش خوابم برد نفهمیدم تو کی خوابیدی !!!!!!
راستی چند روز پیش موهاتو برای اولین بار کوتاه کردم ! به نظر خودم که خیلی با نمک شدی ! والبته آقاتر !