جوجه ی شیطون!
سلام جوجه ي مامان
اين روزا هر چی جلوتر میریم به شیطنتت اضافه میشه ! اینقدر شیطون شدی که بعضی وقتا انگشت به دهن میمونم از این همه تغییر ظرف چند ماه ! به یه چشم به هم زدن از مبل میای بالا ! دیگه سوراخ سنبه ای تو خونه نمونده که تو کشفش نکرده باشی .. عاشق جاهای تنگ و باریکی !! اینقدر فرز و بلا شدی که خدا میدونه ! جاهایی میری که عقل جن هم بهش نمیرسه ، سینه خیز و یواش یواش از زیر عسلی و صندلی ها رد میشی ! ما یکی از مبل ها رو چسبوندیم به ویترین ، به پهلو میشی و آروم آروم از بینشون رد میشی !!! از زیر میز ال سی دی رد میشی و بین میز و مبل گیر میکنی !! فکر کنم خیلی خوب از پس سربازیت بر بیای !!
صبح ها تا چشمت رو باز میکنی و از خواب بیدار میشی میری اون ور تخت ( با دیوار اندازه ی یه عسلی فاصله داره) و میشینی اونجا و با تقسیم برق و سیم آباژور و شارژها بازی میکنی .. تقریبا اونجا پاتقت شده ! شبا هم قبل خواب باید یه سری بری اونجا بازی کنی !!
یه talking tom تو گوشیم دارم،عاشقشی .. هی براش اوووو اووو میکنی و اون تکرار میکنه ! صبح ها که میخوام بیدارت کنم با بوس و نوازش و صدا کردنم بیدار نمیشی ولی کافیه صدای گربهه رو بشونی سریع چشمات رو باز میکنی و میخندی و میشینی !!!
صبح ها برای اینکه به کارام برسم و تو گریه نکنی میزارم رو شبکه طاها ! اینقدر ترانه ها و شعرهاش رو شنیدم که همه رو حفظ شدم !! موقع غذا خوردن وقتی بابایی نباشه که سرگرمت کنه میشینیم جلوی تلوزیون که یه کم حواست رو پرت کنه ولی هیچی بابایی نمیشه که !!
دیگه بلدی که مجله رو ورق بزنی ولی بعضی وقتا جوگیر میشی و میخوای مجله رو بخوری یا پاره اش کنی!
یه چند وقتیه که خیلی مامانی و بغلی شدی !! از اینکه منو اینقدر دوست داری خیلی خوشحال میشم ولی بعضی وقتا دست و کمرم خیلی درد میگیره و خسته میشم !
راستی یاد گرفتی بوس میکنی .. البته با دهن باز ! یعنی وقتی بهت میگم بوس کن دهنت رو باز میکنی و میزنی به طرفت.. بعضی وقتا زبونت رو هم درمیاری و طرف رو خیس میکنی !!
هنوز قدم برداشتن رو شروع نکردی ولی خیلی وقته که بدون کمک وایمیسی، یه بارم بدون اینکه چیزی رو بگیری و بلند بشی رو دستات وایسادی ولی خیلی سریع با مخ خوردی زمین !
چون عسلی دیگه جواب نمیده برای اینکه وارد آشپزخونه نشی جاتعویضی تختت رو گذاشتیم جلوی در آشپزخونه، هر وقت میرم آشپزخونه ، پشتش وایمیسی و نگاهم میکنی و خودتو تکون تکون میدی و غر میزنی! فکر کنم آشپز ماهری بشی چون از الان داری به آشپزی مامانت نگاه میکنی ! الهی فدات شم که تحمل جدایی از منو نداری و مثل جوجه اردک دنبالم میای ! موقع جارو کشیدن هر وقت در حال راه رفتن باشم تو هم چهاردست و پا دنبالم میای وقتی وایمیسم تو هم میشینی و مات و مبهوت به دسته ی جاروبرقی که در حال عقب و جلو شدنه نگاه میکنی !
میری کنار میزتوالت وایمیسی و دستت رو دراز میکنی هرچی به دستت برسه میندازی زمین !
خونه ی مامانم ممنوعیت ورود به آشپزخونه نداری برای همین از فرصت استفاده میکنی و در کابینت هاشونو باز میکنی.. یه بار یهو صدای چندتا ظرف اومد رفتم دیدم یه ظرف پیرکس رو انداختی زمین ! خدایی شد که چیزی نشکست !
راستی این دندون کوچولوت هم حسابی ما رو سرکار گذاشت ! دو روز بعد از اینکه رویت شد غیبش زد ! و اونجا بود که اظهار نظرها شروع شد ! بیبی ام میگفت چون مامانش دندونش رو نگاه کرده، دندونه رفته ! عقیده داره که مامان نباید دندون بچه اش رو ببینه ! یکی دیگه گفت چون وقتی دندونش دراومده به همه خبر دادی، رفته ! یکی گفت دندون بغلیش داره درمیاد ، لثه اش ورم کرده و اون یکی رو پوشونده ، خودم فکر میکردم آفت یا یه جوش باشه چون قبلش تب کرده بودی.. خلاصه هرکی یه چیز گفت تا اینکه چند روز پیش دوباره پیداش شد! البته رنگش سفید نیست، یه جورایی بی رنگه !!
*راستییییی باز سرما خوردی !!
*یه چند وقتیه که دارم بهت شیرخشک ( آپتامیل) میدم !
از ماه محرم برات بگم که به خاطر مریضیت خیلی کم روضه رفتیم. شب علی اصغر رفتیم هیآت رزمندگان اسلام و چون بی تابی میکردی ، همش تو سرما بیرون بودیم و از بیرون گوش میدادیم.. روز عاشورا رفتیم تعزیه ی به آتیش کشیدن خیمه ها رو دیدیم و شبش برای شام غریبان رفتیم حرم ولی تو اونجا همش تو کالسکه ات خواب بودی! از روز یازدهم تا پنج روز خونه ی بیبی ام روضه بود و ما 5 روزش رو رفتیم ، روز دوم طبق هر سال شله زرد پزون داشتن و من برای سلامتیت کلی دعا کردم و شله زرد رو هم زدم !
حالا بریم سراغ عکسا :
تعریفش رو کرده بودم ، حالا با چشم خودت ببین چه وروجکی هستی !!
آخه واسه چی میری روی روروک ؟!
گفته بودم عاشق دستمال کاغذی هستی ! این یه نمونه اش !
اینم یه نمونه ی دیگه !
_علیییییییییی..چی کار میکنی؟؟؟
_ دوست دارررررررررررررررررم !!!!!
در حال ماشین بازی با گوشی خاله شیما !
در حال ماشین بازی با ماشین !
در حال خوردن ماشین !!!
سلام مامانییییی
آخه این چه وضعه نشستنه بچه ؟!!
اولین ظلمی که بهت شد ! چونه ی گاز گرفته شده توسط محمد حسین یک و نیم ساله (پسرداییم)!
اوووووه .. مامانی چه کردهههههه !!!!
وقتی کسی سر به سرت بزاره و بخواد به پستونکت تعرض کنه، چی میشه ؟!
لب و لوچه ی بنده خدا سرویس میشه !!
دیگ شله زرد !
ظهر عاشورا
شام غریبان