سفرنامه ی شمال ـ خرداد 1392
سلام پسرم
خیلی وقت بود که نیت سفر به شمال کرده بودیم تا این که بابا جونم اومد ایران و این فرصت فراهم شد تا با خانواده یه مسافرت بریم.
روز سه شنبه - 21 خرداد 1392 , ساعت 7 صبح از خونه راه افتادیم.. توی راه بابا جون اینا حلیم خریدن و تو جاده ی چالوس تو یکی از استراحتگاههای بین راهی قبل از سد امیر کبیر توقف کردیم و حلیم رو خوردیم و منم اونجا برات فرنی درست کردم . تقریبا ساعت 11 بود ..
در حال فرنی خوردن و تماشای مناظر طبیعی
بعد از یه ساعت استراحت دوباره سوار ماشین شدیم و حرکت کردیم .. وسطای راه بودیم که کم کم به جایی رسیدیم که همه جا رو مه پوشونده بود.. ما هم نگه داشتیم و رفتیم تو مه و تو افق محو شدیم
سوار شدیم و به راهمون ادامه دادیم .. با این که خیلی از دیدن مناظر کیف میکردیم یه مساله ای خیلی اذیتمون کرد و اون این بود که از وسطای راه به بعد همش در حال استفراغ کردن بودی !! ما هم مجبور میشدیم هی نگه داریم و دست و صورتت رو بشوریم .. البته اون پیچ و خم ها در عین زیبایی حال منه ادم بزرگ رو هم بد کرده بود چه برسه به توی نینی کوچولو !!
خلاصه حدود ساعت 3 بود که رسیدیم به چالوس و همون اول اول پیش یکی از اون آقاهای دلال ویلا ایستادیم و شروع کردیم به گشتن برای جا. بعد از یه ساعت جستجو بلاخره تو سردآبرود یه ویلای خوشکل با ساحل اختصاصی پیدا کردیم .. خیلی جای قشنگی بود .. یه باغ خیلی بزرگ با آلاچیق و یه ساحل خوکشل..ذاخل ویلا هم خیلی قشنگ بود .. دوطبقه ی دوبلکس با سه تا اتاق خواب که دوتاش رو به دریا بود .. یه بالکن خیلی بزرگ که میز غذاخوری رو گذاشتیم اونجا و غذامون رو , رو به دریا میخوردیم تو اون چند روز . خلاصه خیلی جای با صفایی بود .
بعد از گذاشتن وسایلمون بابا میثم رفت ناهار گرفت و تو یالکن ناهارمون رو خوردیم و بعد رفتیم لب دریا !!
اصلا از اب نمی ترسیدی و بر عکس ذل نمیکندی !! اگه یه کم دورتر از اب میذاشتمت میدویدی طرف دریا .
همونطور که از تو عکس هم پیداست کلی کیف کرده بودی !!
کم کم که لباسات خیس شد لباسا تو دراوردم و با مایویی که تنت بود هم حسابی شنا کردی !!
بعد از یه کم آب بازی شروع کردی به لرزیدن که منم تندی حوله پیچیدم دورت و رفتم داخل و لباس تنت کردم.
دیگه از خستگی راه و اب بازی همه رفتن خوابیدن و ساعت حدود یازده شب بیدار باش داده شد.. آماده شدیم و رفتیم تو شهر گشت زدیم .. کلی ستاد انتخاباتی و عکس و پوستر بود و بیشترش هم برای شورای شهر بود تا ریاست جمهوری !!
نصف شبی برگشتیم یه شام درست کردیم و خوردیم و خوابیدیم !
فرداش ـ چهارشنبه 22 خرداد 1392 صبح بیدار شدیم و بعد از خوردن صبحانه رفتیم به سمت نمک آبرود که خیلی نزدیکمون بود. سوار تله کابین شدیم و رفتیم بالا !
اون بالا یه کم گشت و گزار کردیم و عکس گرفتیم و از دیدن مناظر لذت بردیم.
پشتت خرسهای راستکی خشک شده بودن که اگه زنده بودن من حتما از دیدنشون سکته میکردم
این صخره رو خودت تنهایی رفتی بالا
بعدش رفتیم تو کافی شاپش و آش و سیب زمینی و بستنی قیفی خوردیم و گفتیم و خندیدیم !!
دلستر و قلیون !! چشم مامانت روشن !!
بعدشم برگشتیم پایین
وقتی اومدیم پایین و تو پیش خاله شیما و باباییم موندی و ما بقیه رفتیم سورتمه بازی کردیم.
برگشتنی غذا گرفتیم و رفتیم تو ویلا خوردیم .. یه سری رفتن لالا و ما رفتیم دریا .. آب بازی و بعدشم بلال کباب کردیم و خوردیم و بعد از غروب آفتاب برگشتیم داخل .
روز پنج شنبه 23 خرداد بعد از صبحونه حرکت کردیم به طرف جنگل سه هزار ولی تو راه یه جای تفریحی توریستی دیدیم که جت اسکی داشت .. ما هم جت اسکی ندیده !! حسابی حال کردیم با جت اسکی و از اونجایی هم که تو آب دیده بودی و امکان نداشت جلوت رو بگیرم بازم سر تا پا خیس شدی !!
بعدشم چون همگی خیس شده بودیم برگشتیم ویلا برای تعویض لباس. بعدش رفتیم رستوران ناهار خوردیم.
عصر بود که راه افتادیم به سمت جنگل سه هزار.. نزذیک غروب بود برای اینکه به شب نخوریم تند تند هرچی میوه و هندونه و بلال داشتیم خوردیم و برگشتیم .. خیلی جای قشنگی بود اونجا !!
میخواستی به زغال ها نزدیک بشی.. بهت میگفتم علی چووو !! تو هم اوف اوف میکردی
روز جمعه 24 خرداد هم صبح بیدار شدیم و رفتیم وداعیه با دریا حسابی بازی و شنا کردیم و ساعت حدود دو ویلا رو تحویل دادیم و رفتیم به یه مرکز انتخاباتی و رای دادیم و برگشتیم به سمت دیارمون .. تو راه هم مثل سری پیش حدود شونصد بار توقف کردیم تا دست و صورتت رو بشوریم چون مدام بالا می اوردی .. علاوه بر اون ترافیک خیلی سنگینی بود و ما بلاخره ساعت 2 نصف شب رسیدیم خونه !
مسافرت خیلی خوب و عالی و دل انگیزی بود
پ.ن : فرداش روز شنبه 25 خرداد از هول دیدن نتیجه ی رای گیری با وجود تمام خستگی هامون ساعت 7 صبح بیدار شدیم و تا شبش از کنار تلوزیون جم
نخوردیم
پ.ن2 : موضوع نود در صد حرفامون (بحث هامون) موقع غذا خوردن تو شمال, ٰ انتخابات بود !!