10 ماهگی
سلام جیگرطلا
مامانی 10 ماهه شدی قربونت برم ! دوست داشتنی تر و شیرین تر از همیشه !
*حسابی خودتو با وسایل خونه سرگرم میکنی و مدت ها صدات درنمیاد !
*بعضی وقتا زبونت گیر میکنه به دد گفتن ! اینقدر شیرین دد میگی که هر کی شنیده کلی قربون صدقه ات رفته !
*فدات بشم که اینقدر خوشکل سینه میزنی ! اینقدر که من و بابا موقع غذا خوردنت برای سرگرم کردنت سینه میزنیم که یاد گرفتی !
*وقتی خیلی گرسنه ات میشه با نق و ناله میای پیشم و میخوای که بغلت کنم ! الهی فدات بشم .. وقتی این کارو میکنی خیلی خوشحال میشم و احساس خوبی بهم دست میده .. اینکه تو برای تامین نیازهات به من پناه میاری ؛ احساس مادرانه ی قشنگی بهم میده !
*عاشق مهری ! کافیه سجاده ام رو پهن کنم سریع خودتو میرسونی و مهر رو برمیداری و با ذوق و خنده درمیری ! چون میدونی من دنبالت میام بعد از اینکه یه کم دور شدی میشینی و پشت سرت رو با شیطنت نگاه میکنی ! خیلی خوشت میاد دنبالت کنیم ! ابنقدر سریع چهار دست و پا میری که برای اینکه بهت برسم باید سریع تر از معمول راه برم !
*بدون کمک کوسن از مبل میری بالا ! با کلی مشقت ! کلی بهت میخندیم ! واقعا برای رسیدن به خواسته ات زحمت میکشی !
*خیلی نازنازی شدی .. تا میخوری به یه جایی یا به چیزی سریع گریه میکنی در صورتی قبلا که کوچولوتر بودی اینطور نبودی!
* مروارید کوچولو ما بی صبرانه منتظرتیمااا ! بچه ام شونصد بار مریض شد گذاشتیم به حسابت ولی ظاهرا زرنگ تز از این حرفایی !
* خیلی باهات صحبت میکنیم ولی دامنه ی لغاتت به دد و بابا منحصر میشه ! اونم کاملا بی هدف ! تو این زمینه به مامیت نرفتی !
* امروز برای اولین بار یه خراب کاری کردی ؛ خونه ی مامانم یه کاسه شکوندی !
حالا عکسای این روزای جیگرخان :
25 آبان _ خونه ی زهرای دایی ابراهیم
قربون قد و بالای کوچولوت برم من
شما که فراری ندارین !
بدون شرح !
مامانی چی کار میکنی ؟!!!!!
قربون تیپت برم که از نون شب برام مهمتره !