عليعلي، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 12 روز سن داره

کودک دوست داشتنی ما

9 ماهگی

1391/7/27 23:21
نویسنده : مامان علی
2,137 بازدید
اشتراک گذاری

سلام قند عسسسسسسسلقلب

9 ماهه شدی مامانی ماچ فدات بشم من وروجک .. به قرآن عاشقتم .. عااااااشق .. میفهمی ؟! حالیته ؟! حالیته پاره ی تن یعنی چی؟ حالیته عشق مادرانه یعنی چی؟ حالیته ؟ میمیرم برات .. حالیته؟! آخ که هر چی ببوسمت و فشارت بدم و جیغ بکشم دلم آروم نمیگیره .. عاشقتم وقتی تو بغلم، موقع شیر خوردن یا خوابیدن ، هی انگشتات رو میکنی تو دهنم یا لب و بینیم رو محکم میکشی و کلا صورتم رو سرویس میکنی .. عاشق انگشتای کوچولوتم .. هر چی ببوسمشون سیر نمیشم .. عاشق چشمای گردتم .. وقتی با محبت یا با شیطنت بهم نگاه میکنی میخوام به دنیا ایست بدم .. دنیا وایسا میخوام محو چشمای پسر کوچولوم بشم .. دنیا وایسا میخوام تو آغوش کوچولوی پسرم غرق بشم .. عجیبه که وقتی تو بغلم آروم میگیری ، آرامشی رو تجربه میکنم که تو عمرم حسش نکردم ..

* خیلی باهوش تر شدی و توجه و فهمت از اطراف خیلی بیشتر شده . دنبالت میدوم و بهت میگم اومدم الان میگیرمت .. با جیغ وخنده چهاردست و پا میشی و فرار میکنی و هی میشینی ببینی بهت رسیدم یا نه ! خییییییلی این بازی رو دوست دارم!

* انگشتام رو روی پاهات راه میبرم و به شکمت که میرسم قلقلکت میدم . الان که تا انگشتام رو میزارم رو پاهات شروع میکنی به خندیدن ، حتی وقتی که در حال گریه باشی !

* صداتو کلفت میکنی و بلند داد میزنی ! انگار اعصابت خورد میشه که نمیتونی حرف بزنی و منظورت رو برسونی! وقتی داد میزنی دستم رو با ریتم میزنم به دهنت . خیلی خوشت میاد و بازم داد میزنی ! ساکتم که باشی و بزنم رو دهنت شروع میکنی به داد زدن ! دستم رو  که بکشم با دهن باز خودتو میکشی سمت دستم که بازم این کار رو برات بکنم !

 * وقتی میرم بیرون، دنبالم تا دم در میای و پشت سرم گریه میکنی ، دلم آتیش میگیره !

 * موقع غذا خوردن، بابایی برات شعر میخونه و سرتو گرم میکنه ، اگه بره شروع میکنی به گریه کردن ! کلا موقع غذا خوردن حتما باید کسی غیر از من باشه که سرتو گرم کنه !

* برای این که وارد آشپزخونه نشی یکی از عسلی ها رو میزارم جلوی ورودی ! از باریکه بغل عسلی به زور میخوای بیای تو آشپزخونه ! گیر میکنی و هی سرت میخوره به کابینت و عسلی ! تا اینکه جیغت درمیاد و میام نجاتت میدم!


* اگه در حال ور رفتن با چیزی باشی و اون چیز رو ازت بگیریم یا جیغ میکشی یا گریه میکنی ! یه کم لوس شدی !

* برای 9 ماهگیت کیک گرفتیم و رفتیم خونه ی بابام که اونجام سورپرایز شدیم و دیدیم خاله ها و مامانی و بابایی ، برات کادو گرفتن و میز رو تزیین کردن .. به همه خیلی خوش گذشت و تو هم تا تونستی جيغ كشيدی!

* دیشب بردمت برای چکاپ ماهیانه که خداروشکر وزنت ترمال رشد کرده بود ( 8,700 ) ، ولی رشد قدت خوب نبود (71سانت).

* هنوز از دندان خان خبری نشده و مثل پیرمردا میخندی !!

 

حالا بریم سراغ عکسا :


اينم كادوهای خوشکلت .. دست همگی درد نکنه :*

 


 

دوشنبه 24-7-91 _ فرودگاه امام خمینی _ رفته بودیم استقبال باباجونم

گربه کوچولو چه جوری رفتی اون تو ؟! بیا بیرون ببینم !!

آفرین ! دیگه نری اون جا ! مثلا عسلی رو گذاشتیم که نری زیر میز !

 

مامان بگیر کنترل رو ! برام کارتون بزار !نیشخند

 

چیزی گفتی ؟! بیام حسابتو برسم ؟!! زنگ آخر !! نیشخند

 

وای عروسک مامان چقدر تو جیگری ماچ

 

شیطون خوش میگذره اون بالا ؟!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (21)

مامی
28 مهر 91 18:21
9ماهگیت مبارک چشم قشنگ


ممنون خاله جون
مامانی
29 مهر 91 7:02
الهی جان دلممممممممممم

9 ماهیگیت مبارک قند عسل

راستی مامانی هنو علی دندون نداره؟

دیر نشده؟


ممنون عزیزم .. من خودم 13 ماهگی دندون در اوردم .. به مامانش رفته شاید!
مامان بنیتا
29 مهر 91 11:06
9 ماهگیت مبارک عزیزم


ممنون خاله جون
سارا (مامان درسا)
29 مهر 91 12:24
نه ماهگیت مبارک خاله جون
ماشالا چقدر بزرگ شدی
کلی وقته ندیدمت عزیزم
هزار ماشالا


ممنون خاله جون .. خوب زود به زود بیا پیشمون
مامان طاها
29 مهر 91 12:46
9 ماهگیت مبارک عسلم.وای چقدر شیطون شدی خاله.غذاتو بخور عزیزم.
مامانی خصوصی برات نظر گذاشتم دیدی؟
پیش ماهم بیاید


ممنون عزیزم.. اره خوندم گلم
نیلوفر/مامان روژینا
29 مهر 91 12:58
9ماهگیت مبارک علی جون.مامانه علی چقد احساساته مامان بودنت قشنگه.اینا رو که خوندم دلم میخواد روژینا زودتر به دنیا بیاد ومنم این حس هارو تجربه کنم/انشالله جشن900000000000000 ماهگی علی کوچولو


ممنون عزیزم..انشالله نینی شما هم به سلامتی به دنیا بیاد و کلی از وجودش لذت ببری
سارا (مامان درسا)
29 مهر 91 23:24
چشم خاله من که از خدامه زود زود بیام این عشق خاله رو ببینم
اگه دیر اومدم ببخشید مامانی


عزیزمی..میدونم شمام سرت شلوغه
مامان مهرناز و آرسام
30 مهر 91 0:05
واییییییییییییییی خداجونم
اول ازهمه بگم که عااااااااااااااشق اون عکسش شدم که گذاشتیش روی کمد پیش عروسکاش
آخه این خودش یه عروسکه جیگگگگگگگگگگر
بعدشم 9 ماهگیت مبارک قندعسل
وای چه کیکِ خوشگلی دهنم آب افتاد حسااااااااابی
دست همه درد نکنه چه کادوهای قشنگی دادن بهش
وای چقدر کارهاشون شبیه همه! آرسامم دقیقا همین کارا رو میکنه! دست میذاریم روی دهنش داد میزنه صداش میلرزه!! داد میزنه، دنبال همه میخواد بره، خلاصه ماهم فعلأ مشغولیم با این پسملی جیگر!!! سرکاریم حسابی!!
ببوسش جیگرِ چشم قشنگمو

ممنون از لطفت عزیزم .. عاشق شیطونیاشونم .. شمام آرسام تپلی رو ببوس
مامان آیدین
30 مهر 91 2:36
نه ماهگی عشقمون مبارکماشاالله مثل دوستت شیطونتر شدی عزیزم میشه پیش ما بیاین و یه نظر کوچولو بدین ممنون میشم


ممنون عزیزم .. حتما
مامانی
30 مهر 91 7:06
سلام عزیزم خوبی؟ طه کوچولوم 8 ماهه شد بروزم منتطرتم
مامان سمی
30 مهر 91 8:43
9ماهگیت مبارک علی کوچولوی ناز.
انشاالله همیشه لبت اینطوری پراز خنده باشه تا مامانت کلی ذوق کنه


ممنون خاله .. انشالله
مامان بهار
3 آبان 91 11:23
9 ماهگی علی کوچولو با تاخیر مبارک باشه!!!
ایشاا.. همینطوری روند وزن گیریش نرمال باشه!! شیطون بلای ناقلا

ممنون عزیزم .. انشالله
مریم مامان عسل
4 آبان 91 12:56
وای جیگرم نیفتی از روی کمد!!!!!!
عروسک به این وشگلیرو از کجا خریدید مامانیش؟؟؟
9 ماهگیت مبارک زرنگ وروجک.

مواظبشم خالههه
ممنون
مریم مامان عسل
4 آبان 91 13:00
چه کیک و کادو های قشنگییییییییییییییییی
مبارکه مبارککککککککککک
مامانی منم مجبورم با کمک بابایی به عسل غذا بدم وگرنه خیلی بد غذاست.


از دست این فسقلیای وروجک !!
مامانی
5 آبان 91 0:30
سلام عزیزم خوبی؟ عیدت مبارک بروزم منتطرتم
مامان مهنا
7 آبان 91 16:33
خیلی باحال بود عکساش
و البته با تاخیر هم 9 ماهگیش مبارک


ممنون عزیزم
مامانی
8 آبان 91 1:15
سلام خانومی خوبی؟ بروزم منتطرم عزیزم
مامان آویسا
8 آبان 91 10:34
نه ماهگیت مبارک عسلم
کیک و کادوهارو ببین دلو برد مثل اون صورت ماهت
دیگه جایی تو خونه هست که تو نرفته باشی
تو که خودت از هر عروسکی ناز تری


ممنون خاله جونی
فرزانه
9 آبان 91 10:36
عزیزم خدا پسر نازتو واست نگه داره
ماشالله چه نازی خاله جون


ممنون عزیزم
مامان مهرناز و آرسام
9 آبان 91 22:59
سلام عسیسم عکسای آتلیه آرسام رو گذاشتم