عليعلي، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 10 روز سن داره

کودک دوست داشتنی ما

بزرگ شو مادر !

1391/6/23 17:40
نویسنده : مامان علی
1,545 بازدید
اشتراک گذاری

سلام كوچولو !ماچ

عشق منی! میدونی ؟!

قندعسلم 3 روز دیگه 8 ماهه میشی ! و من بیشتر از این که ذوق بزرگتر شدنت رو داشته باشم نگران چکاپ ماهیانه ات هستم ! البته این نگرانی از همون اول که به دنیا اومدی با منه چون از همون اول درست و حسابی شیر نمیخوردی .. از وقتی داروهایی رو که دکتر بهت داده ،میخوری ، وعده های شیر خوردنت بیشتر شده ولی اشتها و میلت به غذا خوردن هیچ تغییزی نکرده .. با خودم فکر میکردم که درسته این روزا و حرکات و اداهای تو خیلی شیرینه ..درسته که از کاراهای تو مدام خنده رو لبامونه و شادی و خوشحالی میکنیم ولی این نگرانی واسترس تو دلم داره مثل خوره وجودمو آزار میده .. از خدا میخوام زودتر بزرگ شی خیلی زود و  این روزا با تمام شیرینی های ظاهریش بگذره ! تو بزرگ شی و خودت غذا بخوری .. به میل خودت و هر وقت که خواستی و هر چقدر که خواستی .. حداقل زبون باز کنی و بهم بگی که چی میخوای و مشکلت چیه !

هنوز خبری از آقای دندون نیست ! فکر کنم تو این زمینه به من رفته باشی ! چون من تو 13 ماهگی دندون در اوردم ! البته تا اون موقع خیلی وقت داری ! البته لثه ات سفید شده و یه کوچولو ورم کرده !

خوب حالا از شیطونیات بگم ! تازگیا عاشق کف شور آشپزخونه شدی ! هی دوست داری درشو برداری ولی من نمیزارم ! دستت رو میگیری به دسته ی فر و خودتو تو شیشه ی آینه ای گاز نگاه میکنی و بلند میشی ! جای دستت میمونه رو شیشه ی گاز ! البته جای دستت رو شیشه ی عسلی هم خیلی قشنگ میمونه !  وقتی میخوام نماز بخونم تا سجاده رو پهن میکنم هرجا که باشی میدوی طرفم .اگه مهر رو برداشته باشم که هیچ وگرنه سریع برش میداری و میکنی تو دهنت ! وقتی سجده میرم دستت رو میزاری رو کمرم و وایمسی ! یا وقتی تشهد میگم بازم دستت رو میزاری رو پام و وایمیسی! خیلی وقتا گیر میکنم که چی کار کنم ! اصلا نمیفهمم چی دارم میخونم ! چادرمو هی میکشی موهام در میاد ! اصلا یه بساطی دارم موقع نماز خوندن ! وضعیت بابامیثم هم جالبه ! یه بار دیدم میثم از سجده بلند شد تو پیدا شدی ! یعنی میری زیر شکم بابات ! یه کار دیگه ای که میکنی تو این عکسه پیداست!   

راستی جواب ازمایشت رو گرفتیم ..خداروشکر مشکلی نداشت ولی ماده ای به اسم اورات زیاد تو ادرارت هست که دکتر گفت تشخیصش درست بوده و این ماده به خاطر کم آبی ترشح میشه و ادرار تیره و غلیظ میشه ..

به چند روزی خوب آب میخوردی ولی الان برای آب خوردن هم کلی ادا درمیاری ! دیگه آب که مزه اش عوض نشده!

کل سرامیک رو موکت کردیم و دکراسیون خونه رو هم کمی عوض کردیم ! انگار خونه مون بزرگتر شده !

وقتی در همچین حالت هایی میبینمت کلی فوضول فوضول نثارت میکنمنیشخند!

راستی یه چیز جالب ! زیرپوشی که تو عکس آخریه تنته سایزش صفره و مال وقتیه که خیلی نینی بودی ! حقم نیست حرص بخورم ؟!متفکر

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (17)

مامانی
24 شهریور 91 1:41
سلام عزیزم خوبی مامانی؟ من و طه گلی بروز شدیم منتظرتیم
شیما - خاله ·٠•●♥علی♥●•٠·
24 شهریور 91 2:08
تیره م ِ گاز گازم بیگیروم


ببخشیییین ! چه لهجه ای این اونوقت ؟!
مامان آویسا
24 شهریور 91 12:29
پس نمی زاری مامانی نمازشو بخونه
ایقده حرص نخور و لذت ببر
خدارو شکر که جواب آزمایشش خوب بوده
خوب می شه همه چی عزیزم


انشالله زودتر همه چی خوب بشه !
شقایق(مامان محمد ارشان)
24 شهریور 91 13:12
نانازی قربون شیرین کاریهات بشم... علی جونی تپلی شو که مامان جون انقدر حرص نخوره...


ممنون عزیزمی
الهه مامان یسنا
24 شهریور 91 16:40
شیرین عسل چقدر ناز شدی !!! هزارماشالاه
به مامانی بگو اینقدر حرض نخوره بچه ها همشون همینطورین. دخمل من هم با دوسال و نیم سن هنوز لباسهای 9 ماهگیش رو میپوشه!!!!!!!!!!
بعضی بچه ها جثه ریزی دارن این مهم نیست اصلا مهم اینه که سالمه و این شیطنت کردناش معلومه.


بله خداروشکر که سالمه!
شیما
24 شهریور 91 20:58
سلااااااااااااام
وااااااااااای چقده اپ کردی ما خبر نداشتیم

آبجی از این به بعد خبرم کن
عکساش خیییییییییلی ناز بودن
خدا بهت ببخشدش
راستی تولد همسری منم هست بدو بیا
کادو هم یادت نره


ممنون عزیزم میام گلم
مامان بهار
24 شهریور 91 22:06
سلام ! علی جون شیطون بلا رو ببوسش!!
میگما من اگه وبلاگ شما رو کپی پیست کنم یه کم تغییرش بدم اتگار که از شیطونیای بهار نوشتم:


سلام عزیزم..درسته شیطونیای علی و بهار خیلی شبیه ! منم که نوشته هاتو میخونم انگار اتفاقهاییه که برای ما افتاده !
سارا (مامان درسا)
24 شهریور 91 22:11
ماشالا به این همه پیشرفت خاله جون
مامانی واسش اسپند دود کن
شما هم بلند میشی فقط ظاهراً دخمل من تنبله!!!


ممنون عزیزم.. انشالله درسا جونی به زودی میزنه رو دست همه ی نینیا !
مامان آیدین
25 شهریور 91 1:34
سلام عزیزمبرام جالبه که این وروجک ها کاراشون مثل همه آیدین منم عاشق کفی آشپزخونه است از لبه فر میره بالا جای دستاش رو هر چیز شیشه ای تو خونه میتونی ببینی من هم یکسره در حال اثر انگشت پاک کردن قربون این وروجک ها بشم منمیدونم خواهر جونی چی میگی نگرانی چکاب ماهانه یعنی چی ؟؟آخه نی نی منم خیلی بد غذاست هیچی رو با میل نمیخوره با زور چند قاشق میخوره بعضی ها میگن اشتهاش به خودت رفته میخواستم بپرسم شما هم کم غذا هستین ؟؟


من هم تا چند سال پیش کم غذا بودم ولی بدغذا نبودم .. یعنی همه چی میخوردم ولی کم !الان دیگه نه ! همه چی میخورم زیادم میخورم ! ولي فكر نميكنم كم غذا خوردن ارثی باشه !
مامان یاشار
25 شهریور 91 11:56
جیگرشو خیلی عروسکه دسته گلت. نگران نباش همه اینا با بزرگ شدنش بهتر میشه. از قول من بچلونش


ممنون گلم
آرسام و مامان مهرناز
26 شهریور 91 0:02
خدایا از دست این علی خوشگله
با این چشاش دل منو حسابی برده ها!
نگران نباش عزیزم الان بچه توی سنیه که هم خیلی شیطونه هم مدام کارای جدید یاد میگیره و فعالیت داره
حالا صبر کن،بزرگ میشه هی هی باید بهش بگی نخور بچه تپل شدی!!!!


ممنون عزیزم..
مامان هانیه
26 شهریور 91 1:15
هزار الله اکبر به علی کوچولوبراش وان یکاد خوندم عزیزم با اجازه لینکتون کردم


ممنون گلم
ساراکوچولو
26 شهریور 91 1:39
سلام...انشالله علی جون همیشه خوب وسالم بمونه
راستی من یادم رفته بود توپست قبلی عکس بزارم ولی الان گداشتم حتمابیا ببین ...منتظرتم


سلام..ممنون عزیزم
مامانی
27 شهریور 91 1:06
خداروشکر که حالش خوبه و ازمایشش خوبه مامانی بیا بروزم
سعیده مامان آرتین (شازده کوچولو)
27 شهریور 91 11:02
مامانی زیاد ناراحت نباش. انشالله به غذا خوردن میفته.
پسره و شیطونی. امان از دست این بچه ها. جیگرشونو


واقعا امان از دستشون !
سعیده مامان آرتین (شازده کوچولو)
28 شهریور 91 13:06
سلام عزیزم. من از دو ماه قبل فکرشو میکردم ولی به هیچ نتیجه ای نرسیدم. قرار بود تم باب اسفنجی رو براش بذارم ولی چون ظروف یکبار مصرف به اون شکل رو پیدا نکردم، 10 روز آخر نظرم عوض شد و تم پو رو انتخاب کردم.


درکل همه چی عالی بود
مامی مائده
10 مهر 91 21:20
وای منم خیلییییییییی حرص میخورم پرنیا الان سایز یک کاملا اندازشه در صورتی که باید سایز 2 اندازه اش باشه. هنوزم مثل علی جون بی دندونه


میدونم چی میگی