عليعلي، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 6 روز سن داره

کودک دوست داشتنی ما

سونوگرافی

1391/3/19 21:35
نویسنده : مامان علی
1,441 بازدید
اشتراک گذاری

قلبسلام گلکم

امروز دقیقآ 29 هفته و یک روزه که ما باهمیم .. این دوهفته ای که گذشت خیلی سخت بود .. مامان و بابام از جمعه ی دوهفته ی پیش رفتن کربلا و من به عنوان خواهر بزرگتر مجبور شدم که خونه ی بابام بمونم و مسولییت سخت خانه داری ( خانه ی بزرگ ابرو) رو به عهده بگیرم .. من که تو 6 ماه گذشته همش خونه ی مامانم تلپ بودم و ناهار و شامم همیشه آماده بود ، الان دوهفته و دو روزه که هر روز دارم برای 6 نفر غذا می پزم و غذا باید خوشمزه باشه و سرساعت آماده باشه و تازه سالادم درست کنم و تازه بعضی وقتا ظرف هم بشورم !!! همه ی اینا قابل تحمله به شرطی که بقیه هم وظایف خودشونو انجام بدن خنثی! خواهشا تو وقتی بزرگ میشی به حرف مامانی گوش کنماچ !

 خلاصه خیلی اذیت شدم ولی به خاطر گل روی مامانم که این همه وقت برام زحمت کشید تا جایی که تونستم صدام در نیومد! امروز هم انشالله قراره که برگردن بغل و من مشتاقانه منتظر سوغاتی هاشونم .. تو تلفن که از خریدایی که برای شما نینی جونم کردن،کلی تعریف کردن و دلم حسابی آب شدهخوشمزه!!!

27 هفته و3 روز بود که برای سومین بار از اول بارداریم رفتم سونو! این دفعه کاملا برعکس دفعه های پیش اصلا استرس نداشتم .. یادمه دفعه های پیش تو کل دو ساعتی که منتظر می موندم تا نوبتم بشه ذکر می گفتم و دعا می کردم و دست و پام می لرزید !! ولی این دفعه با بابایت رفتیم قدم زدیم و آخرشم اومدیم تو مطب فیلم دیدیم نیشخند ! آقای دکتر مثل دفعه ی پیش اولین جمله ای که گفت این بود : "جنسیتش هم که پسره " منم تو دلم گفتم خداروشکر که عوض نشده .. این همه لباس و تفنگ و ماشین خریدیم زبان !! وزنت هم 970 گرم بود  و حجم کیسه ی آب مناسب بود و همه ی اندام هات رو هم چک کرد و همه چی خوبه خوب بود ..قلب ! بابایت هم فیلم گرفت ولی من هرچی نگاه می کنم هیچی سر در نمیارم .. خیلی دوست داشتم سونوی سه بعدی بگیرم ولی از یکی شنیدم که یه کم خطر داره ...... باید این مساله رو جویا شم که اگه مشکلی نداره حداقل دفعه ی بعد سونوی سه بعدی بگیرم و روی ماهنو ببینم و  یه ذهنیتی ازت داشته باشم ماچ!

راستی .. تا دو سه روز بعد از زدن آمپول ها حرکاتت خیلی کم شد .. داشتم جدی جدی از نگرانی و غصه دق می کردم .. چند بار حرکاتت رو همونطور که دکتر گفت چک کردم ، خوب بود ولی حرکات کلیت تو شبانه روز خیلی کم و ضعیف شده بود .. شما که از بعضی حرکاتت کل بدنم یه تکونی میخوره ، مثل بچه های مریض و بی جون انگار فقط با یه انگشتت می زدی به پوست شکمم که بگی مامانی نگرانم نباش من هنوز زنده ام گریه.. ! بعد از کلی جستجو یه جا خوندم که آمپول (فکر کنم بتامتازون) باعث می شه تا 24 ساعت حرکت بچه کند بشه .. یه کم دلم آروم شد که دلیلش آمپولا بود نه چیز دیگه ای ! الان خداروشکر حرکاتت خیلی خوبه .. تو رو خدا منو نگران نکن قربونت بررررم ناراحت !

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مریم مامان عسل
15 آبان 90 15:05
سلامممممممممم. خسته نباشی خانوم. منو بلینک. لینکتون کردم. مواظب خودت باش و استراحت کن تا آقا پسرت توپولی بشه. عیدت هم مبارک. راستی امیدوارم از سوغاتیهات لذت ببری.
مامان محمد پارسا
15 آبان 90 16:46
سلام نازی خسته نباشی سعی کن بیشتر استراحت کنی عزیزم خوشحال می شم با هم تبادل لینک داشته باشیم